یک سال و یک ماه پیش در دنیای مجازی خودمان جایی برای دانش آموزان جارو کردیم..
امسال فرش انداخته ایم! رنگش زده ایم ، دیوارهایش از جنس سخت ، و با همه ی ناملایمات هنوز پا برجاست..
اولین تولد تعلیم مبارک ! همزمان با جشن یک سالگی سایت ، روح تازه ای به جانش داده ایم..
شما را به دیدن سایت جدید تعلیم دعوت میکنیم.
آدرس صفحه ی نخست : http://ta3lim.ir
حساب سایت در تویتر : http://twitter.com/ta3limir
تالار گفتمان سایت تعلیم : http://ta3lim.ir/Forum
نسخه ی موبایل تعلیم : http://ta3lim.ir/M
فصل زمستان با کوله باری از سرما و باران از راه می رسد. باران های پاییزی تقویم و زمستان ما جنوبی ها شروع شده است. انگار امسال فصل پر بارانی خواهیم داشت. هفته ای چند بار باران زمین را ، سقف خانه های کاه گلی را و گنجشک های روی درختان را نوازش میدهد.
در همین لحظات که دستانم روی دکمه های کیبورد بازی میکنند باران در حال باریدن است.. ولی
ولی کسانی هستند از این بارش روح افزا و دلنشین خوشحال نیستند..! انها مشقت راه را و سرمای سوزان را همیشه به جان خریده و میخرند..
دانش آموزان هستند! کسانی که آسمانشان با پیدا شدن تکه ابری در آسمان زمین ، ابری میشود. پر از سیاهی ، پرهیاهو و پر از صدای قلبهای نا آرام مادری کنج اتاق وقت خدا حافظی آینده سازی که چشم امید مملکت به اوست.
اینجا و در جنوب و در عسلویه سالهاست این سکانس ادامه دارد. محرومیتی که بعض ها را در گلو جمع کرده است.. کسی از حال مردم اینجا خبر ندارد.. با لرزشی همه دوربین به دست مسئولین را قهرمان حوادث غیر مترقبه میکنند.. خبرهای زلزله به ایرنا و فارس میرسد. همین یک هفته پیش ، خروجی فارس!
اینجا زمین به آسمان رسیده است. اینجا آسمان هم به زمین رسیده است. رنگش مخلوطی از آبرنگ های نقاشی های کودکان است. کودکی نابلد رنگی سیاه به کاغذ نقاشی اش زده..
درد این دانش آموزان درد خواهد ماند تا وقتی که هیچ مسئولی به درد انها گوش ندهد. دردش را درد آنها و درد آنها را درد خود نداند. هوای گاو و گرگ و میشی که هم قسم شده اند نوجوان ما سر کلاس درس به چتر شکسته اش فکر کند تا به درس امروز معلم!
باران همچنان میبارد!
و این یک درد است!
(در عسلویه که قطب اقتصادی ایران است ، 21 روستا و دو شهر هستند که دور از هم قرار دارند و دانش آموزان برای رفتن به مدارس باید از روستای خود به شهری دیگر بروند.. با وجود درآمد کشور از گاز این منطقه ، هنوز دانش آموز اینجا از نبود امکانات رنج میبرند)
در اقدامی بسیار پسندیده ، جوانان منطقه ی عسلویه با همکاری مسئولین محترم این نقطه از کشور ، اقدام به برگزاری همایش دوستداران طبیعت کرده اند. این همایش با هدف جمع آموری زباله از گوشه و کنار ساحل خلیج زیبای نایبند و اطراف جنگل های حرا است که هر چند وقت یکباری برگزار میشود.
سومین همایش ، امروز ساعت 4 بعد از ظهر - جنگلهای حرای نایبند
جوانان مشتاق از اقصی نقاط این منطقه خود را به جنگل های حراء میرسانند تا جشن حفاظت از این طلای ناب و سبز بگیرند. دستانشان را از دور میفشاریم. و یک خدا قوت جانانه به آنها میگوییم که وارث فرهنگ حفاظت از زمین هستند.
بازهم حكايت تلخ آلودگي با خود آورده است.. آلودگي هواي ناشي از دود فلرهاي فازهاي شركت هاي موجود در اين نقطه از ايران..
با رسيدن فصل زمستان ، قطرات باران متر مترٍ هواي عسلويه را غير قابل تنفس ميكنند. چيزي شبيه باران اسيدي كه زمين و انسان و سنگ و حيوان را باهم ميخورد!
بي توجه به قوانين و مقررات نانوشته ي همسايگي و مجاورت با مردم بومي.. اين چنين آسماني را براي شهر آرام چند سال پيش ما آورده است.. جايي كه تا چند سال پيش ماكسيموم آلودگي هواي آن دودٍ موتورٍ ياماهايٍ ۱۲۵ آبي رنگٍ پدربزرگم بود.
تصوير بالا عمق اين فاجعه ي انساني قبل از وقوع خسارات بيشتر را به وضوح نشان ميدهد.
اينجا عسلويه است. اينجا جزئي از خاك ايران است.
خبردار شدیم تیم پیام زبار در آخرین بازی خود از سری مسابقات لیگ شهرستان کنگان ، حريف خود را شكست داده و اين به معناي قهرماني اين تيم خوب منطقه ي عسلويه است. تيمي كه با همه ي محروميت ها و كمبود امكانات توانست مقام قهرماني شهرستان كنگان را به دست آورد. تا چند هفته ي ديگر تيم پيام براي شركت در مسابقات استان آماده خواهد شد.
مقام قهرماني تيم پيام ، مردم منطقه ي عسلويه را خوشحال كرد. تيمي كه از دورترين نقطه ي شهرستان و استان آمده بود.
اين قهرماني را به تيم پيام ، همه ي بچه هاي كادر فني و سرپرست زحمتكش ، علي الخصوص مردم روستاي زبار ، بچه هاي "واتساپ" و همه ي كساني كه دلشان براي موفقيت تيم ميتپد تبريك ميگوييم.
آرزوي موفقيت در ليگ استان براي تيم جوانِ پیام روستای زبار
بزرگي ۳.۶استان بوشهرشنبه، 4 آذر 1391 در 14:22:19تاريخ وقوع زلزله:شنبه، 4 آذر 1391 در 14:22:19(وقت محلي - تهران)2012-11-24 10:52:19 (UTC)بزرگي زلزله:۳.۶نوع بزرگي:MNموقعيت رومركز زلزله : ۲۷.۲۷ شمالي و ۵۲.۷۷ شرقي
عمق: ۱۸ كيلومترعدم قطعيت مكاني: ۶.۹۶ +/- كيلومتر در جهت شمالي - جنوبي۷.۷۷ +/- كيلومتر در جهت شرقي - غربيمنطقه:استان بوشهر28 كيلومتري عسلويه، بوشهر29 كيلومتري پارسيان، هرمزگان
دومین برنامه پاکسازی جنگل های حرای نایبند از زباله برگزار شد. این برنامه توسط جوانان و فعالان اجتماعی این منطقه تدارک دیده شده بود که روز جمعه عصر 26 آبان اجرا شد.
حضور چشمگیر دوستداران محیط زیست ، بازیکنان فوتبال و پیر و جوان امید خاصی به ما داد تا در مسیر حفظ زمین ثابت قدم باشیم.
عصر آفتاب خانوم داشت غروب میکرد که بی صدا رفتیم و با دو انگشت شصت و سبابه ، از موهایش طوری که غافلگیر شود ، گرفتیم! کشیدیم!
کمی تا این بچه های منطقه ی ما کمی فرصت بیشتری داشته باشند جنگل های حرا را پاک و پاک تر کنند.
نایبند: گروه دوست داران طبیعت برگزار می کند: دومین همایش پاکسازی طبیعت زمان : روز جمعه 26 آبان ساعت چهار بعد از ظهر مکان پارک ملی نایبند جنگل حراء- کنار پل در حال ساخت بر رودخانه نایبند
بارها و بارها لنز دوربینمان را تمیز کردیم اطراف را عکس بگیریم. ثبت کنیم یا بگوییم ما هم دوربین داریم یا اینکه..
بگوییم ما هم منظره داریم.. !
مناظر و جاهای دیدنی منطقه ی ما کم نیستند ولی.. درصد زیادی از نگاههای دوربین هوای منطقه است. بارها عکس هایی ، مقالاتی ، کاریکاتورهایی ، و درد دلهایی را پراکنده کردیم..
رسانه ای شده اند. به گوش مسئولین هم رسیده است.. ولی بازهم
دوربینمان شکایت دارد از این منظره !
سوال ما از مسئولین این است که مگر نمی شود فلرها ی اینجا را ضربتی بدون این شعله ها کرد؟
مگر نمی شود فکری به حال این منطقه ی آلوده کرد؟ ما شا الله مفکر و دانشمند کم نداریم. مدیر توانمند هم همینطور ..
فراموش نکنید زیر همین آسمان ، عده ای انسان زندگی میکنند که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ، حقوقی برایشان تعریف شده است.. مانند هر هموطن دیگر ایرانی.. هر شخص زنده ی ایرانیِ ! در این منطقه حق دارد یک آسمان صاف داشته باشد..
انا لله و انا الیه راجعون
«و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید»
جناب آقای نادری بخشدار محترم بخش ویژه ی عسلویه
درگذشت مادر گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم .
در اقدامی خود جوش و خدا پسندانه ، جوانان منطقه ی عسلویه به جمع آوری زباله های موجود در جنگل حراء پرداخته و محیط اطراف ان را پاک و بدون زباله کردند. این برنامه روز چهارشنبه 17 آبان توسط جوانان بومی منطقه عسلویه به اجرا در آمد.
جنگل حراء یکی از مناطق بکر منطقه عسلویه و کشور است. منطقه ی حفاظت شده ای که باید بیشتر از اینها قدرش را دانست و به حفاظت از آن همت گماشت. این نوع پوشش ها در سواحل بوشهر ، هرمزگان میرویند. جنگل های حراء میراث گران قیمتی است که هدیه ای به این منطقه و نایاب تر از آن است که بتوان از آن و فواید و زیبایی آن چشم پوشید.
تصاویر مربوط به روز پاکسازی منطقه ی نایبند و جنگل حراء از زباله
چهارشنبه 17 مهرماه ساعت چهار عصر
مکان جنگل حرا
عید بندگی و طاعت. عید حج عید قربان مبارک.
کل عام و انتم بالف خیرا
دیشب بعد از نماز عشا جلسه ای با حضور شورا و جوانان بندو برگزار شد. این جلسه در زمین فوتسال بندو و در میان بازیکنان روستا شکل دیگری به خود گرفته بود. گویی که امر ورزش و جوانان برای مسئولین روستا بسیار مهم بوده است.
این جلسه با حضور چند تن از معتمدین محل اهمیت و حساسیت به مراتب بیشتری از جلسات قبل داشت که این امر سبب طرح مشکلات روستا شد. و جو را برای همفکری بیشتر مهیا ساخت.
با همیاری و انسجام بیشتر میتوان بر مشکلات فائق آمد و راه هموارتری را در این راه تجربه کرد.
آنچه بگندد را نمک زنند ...
روستای بندو آخرین روستای شهرستان کنگان باجمعیت ۶۵۰ نفر هر سال در حال بزرگ شدن است و با افزایش جمعیت احتیاج به زمین مسکونی دغدغه جوانان روستا شده که سالهاست با رفت و آمد جوانان به شهرستان کنگان که دوری راه را تحمل کرده ولی به بهانه های واهی آنها را از داشتن یک سقف دلسرد و نا امید کرده که چندی پیش بنیاد مسکن بعد از شکایت جوانان اعلام کرده که واگذاری به علت شکایت سه چهار سال دیگر عقب می افتد !
مطلب فوق ارسالی یکی از جوانان روستاست که همانطور که معلوم است از عدم همکاری ادارات مربوطه شکایت دارد. از تلاش بی نتیجه ی جوانان روستا که سعی هرکدام از آنها که درخواست زمین مسکونی از بنیاد مسکن کرده، به در بسته خورده و هم اکنون چاره ای جز ارسال این مطلب به وبلاگ نداشته است. در یاد داشت خود تاکید کرده بتاخیر افتادن اعطای زمین مسکونی که از وظایف دولت بوده، به دلایل بسیار بسیار واهی و غیر منطقی مانند " شکایت یا اعتراض چند جوان از روستا از وضع موجود" که با مخالفت ادارات مواجه میشوند و اعطای این زمینها به جوانان که هر روز محرومتر از دیروز میشوند را به تعویق انداخته است.
قطعا این بهانه هیچگاه دلیل به تعویق افتادن این امر نمی شود. با اعتراض یا مخالفت چند جوان نباید کارهای یک اداره به تعویق بیفتد. چرا که شاید عامه اینطور فکر کنند که چقدر ادارات متزلزل و شکننده هستند که نه به قانون عمل میکنند بلکه به قیل و قال این و آن.
این مشکل به چند سال پیش برمیگردد وقتی بنا به مصوبات دولت(یا مجلس) زمینهای اطراف روستا را برای جوانان یا مستحقین تقسیم کردند. هرکدام از واجدین شرایط قطعه زمینی حدودا ۲۵ *۱۵ داده شد.
ولی از آن سال به بعد به جوانان بیچاره!! جایی داده نمیشود تا زندگی خودشان را با آسایش و آرامش خاطر بگذرانند.
این جوان ناراضی میگوید :
اخیرا به خاطر شکایت چند جوان از بنیاد مسکن شهرستان کنگان ، این اداره واگذاری زمین را متوقف کرده است. و نمیدانیم تا کی این بازیها ادامه خواهد یافت. اینجا ما به تنگ آمده ایم. حتی جوانانی داریم که حالا پدر شده اند و بچه هایشان راه مدرسه را بلد شدند. ولی زمین به آنها واگذار نشده . هیچ کس به قول خود عمل نمی کند.
جوانان ما در خانه های پدری زندگی میکنند.
جدیدا این اداره اذعان داشته که دیگر زمین ندارد. و لازم است از "امور اراضی" زمین بگیرد که این کار چندین سال به طول خواهد انجامید.
امیدواریم مسئولین عزیز دردهای ما را بشنوند و لمس کنند. از آنها میخواهیم مشکل را حل نمایند. تا کارها و اهدافشان باعث مشکلات و معضلات بیشتری برای ما نشوند.
چند صباح پیش وقتی تازه آفتاب سلام کرده بود..
راهی محل کار میشدم که خبر دار شدم دانش آموزان یکی از مدارس منطقه ، بعد از رفتن به محل تحصیل خود، سرایدار مدرسه به آنها میگوید امروز مدرسه تعطیل است چرا آمده اید؟ امروز که تعطیل است! (روز پنجشنبه تعطیل بوده) آنها با کوله های خود از همان راهی که امده اند برمیگردند.
یکی از معلمین از وضع موجود گلایه داشت که چرا شب قبلش حداقل به دانش آموزان مدرسه خبر نداده اند تا فردایش دوری راه و شلوغی و بی برنامگی متحمل مدرسه و دانش آموز و اولیا نشود؟! چه کسی مسئول این کارهاست و چه کسی میتواند مشکل برنامه های فوق العاده یا شرایط استثنایی را متقبل شود.
آیا مدارس ما به روابط عمومی قوی نیاز دارند؟! آیا مناسبتهای ویژه حق اطلاع رسانی ندارند؟!
از این جهت که در مدارس کشورهای پیشرفته موبایلهای خود را سرکلاس می آورند و به وسیله ی آن درس یاد میگرند. در کشوری دیگر در خانه از طریق همین گوشی همراه از تعلیم بهره میگیرند. و همه ی این کارها را خود مدرسه به عهده دارد.
بی شک ماهم میتوانیم پیشرفت کنیم و یقینا همه ی شرایط آن را داریم..
امروزه هیچ دانش آموزی نیست که از گوشی همراه استفاده نکرده باشد یا نحوه ی کار با آن را بلد نباشد. موبایل یک وسیله ی ضروری برای انسان شده که میتوان آن را به یک فرصت تبدیل کرد.. اگر بیشتر به موضوع وقت بدهیم.
یقینا مدارس منطقه ی ما و کل کشور از اعتبارات کافی برخوردار هستند. و هیچ کم کسری در بودجه نخواهند داشت اگر بیشتر به این بخش توجه کنند.
روز اول مهر (در اولین فرصت) اطلاعات کافی از دانش آموز میگریم. از قبیل شماره ی همراه و نام صاحب شماره ، شماره اولیا ی دانش آموز و این اطلاعات در یک جای امنی مانند دیگر موارد محرمانه در مدرسه میماند.(اکثر مدارس این اطلاعات را دارند)
بعد از یک هفته ارسال پیامک برای مسابقه ی "من و معلم و مدرسه" علی هلالی یکی از ۶ نفر راه یافته به مرحله ی نهایی بود که بعد از نظر سنجی پیامکی به عنوان نویسنده ی بهترین خاطره و برنده ی مسابقه انتخاب شده است.
نتایج به لیست زیر است :
آقای علی هلالی با ۸۳ پیامک و ۱۶۶ امتیاز لینک خاطره
خانم عباسی (خانم معلم) با ۲۴ پیامک و ۴۸ امتیاز
خانم سمیره دری با ۳ پیامک و ۶ امتیاز
سالهاست کارگر افغانی فقیر بسیار قوی پر تلاش را میشناختم. او متولد کابل و بزرگ شده ی هرات است. مزار شریف کار میکرده! بعد از جنگ با شوروی و حوادث بعد از آن ، راه خود را کج کرده و به ایران می آید. نمیدانم چرا ، ولی میگوید برای امرار معاش به ایران آمده! سالهاست از آن قصه میگذرد.
مدتیست بچه های دور و بر ، کارشان شده فکر کردن به یک چیز!
پسر افغانی قولمان داده مارا ببرد یک جای خوب. میگوید صفا دارد آنجا. بچه ها هم شب و روزشان خواب دیدن صحنه های سکانس آن رویاهاست.
یک تیم ۶ نفره !
بیکار!
سوار ماشین شدیم و از راه اصفهان به خراسان رسیدیم. آنجا هوا سرد بود. بچه ها ریش درست کرده بودند. همه ی سر راهیها میگفتند شناسنامه دارید؟!
خودمان را همانهایی جا زدیم که چند سال پیش برای یک زندگی خوب ، به دنیای رویاهایشان پا گذاشتند. چه حالی میدهد آن دور دورها ، صبح ع الطلوع با یک امید تازه به آفتاب سلام کنی.
در این فکر بودم که ماشین وارد افغانستان شد.
ما برای کار به آنجا سفر کردیم. یک زندگی ایده آل ! اینطور شد که اولین گروه کارگران ایرانی برای کار به صورت قاچاق وارد افغانستان شدند !
در اسلام مسجد قلب تپنده ی حیات و مرکز اصلی فعالیت های اجتماعی و بسیاری از این قبیل است. چراکه مسجد در جامعه ی اسلامی ، مسلملنان را روزانه ۵ بار به مسجد میکشاند و آنها را پاک میکند و دوباره سر زندگی روزمره ی خود بازمیگرداند. چه سعادتی بهتر اینکه جایی به عنوان حافظ روح و روان و حتی جسم ما وجود داشته باشد. و مانند نهری که با هر بار پریدن در آن ، عمرمان را پاکِ پاک در مسیر خوشبختی سوق دهد!
مسجدی در روستای خیارو از توابع شهرستان عسلویه ی استان بوشهر که ۳ سال قبل عملیت ساخت آن شروع شده است ولی تا این لحظه تکمیل نشده و به دلایل کمبود بودجه و اعتبار ، کار تجهیز آن متوقف شده است!
حساب شماره ی 2609085374 بانك تجارت برای تکمیل مسجد جامع روستای خیارو
با گذشت ۵ روز از آغاز مرحله ی نهایی مسابقه ی من و معلم و مدرسه (خاطره ی روز معلم ) هنوز هم پیامک های شما به دست ما میرسد. هر پیامک معرف شخص برگزیده ی شماست که به طرفداری از او دوست دارید برنده باشد.
تا این لحظه ۹۱ پیامک به شماره ی اختصاصی مسابقه رسیده است. از همراهی شما تشکر میکنیم.
در ضمن دو روز دیگر تا معرفی برگزیده ی نهایی مسابقه و برنده ی چایساز مانده است.
برای شرکت در انتخاب برنده به اینجا سر بزنید
عصر امروز زلزله ای با شدت ۴.۳ ریشتر روستای بندو و حوالی آن را لرزاند. زمان دقیق این زمین لرزه ساعت ۱۵:۲۲:۵۴ است.
این زمین لرزه روستاهای سهمو جنوبی .. سهمو شمالی .. مروع و سواحل .. چاه مبارک.. خیارو و عسکری .. خره و منطقه ی عسلویه و شهرستان پارسیان و مناطق جنوبی استان فارس را لرزانده است.
محل دقیق وقوع آن اتوبان پارسیان عسلویه و پشت نیروگاه boo عسلویه بوده و فاصله ی آن از سطح زمین ۱۸ کیلومتر اعلام شده است.
زلزله موجب ریزش سنگ های بزرگ و کوچک کوه شمالی روستا شده و وحشت ساکنین را به دنبال داشت. همچنین موجب شکسته شدن اشیاء زینتی و ترک خوردن دیوارهای خانه های ساکنین شد.
مردم با تاریک شدن هوا لحاف و وسایل خواب خود را در حیاط پهن کرده و امشب را بیرون میخوابند..
پس لرزه ها همچنان ادامه دارد..
از همه ی کسانی که در مسابقه ی خاطره نویسی روز معلم شرکت کرده بودند تشکر میکنیم. این مسابقه با همکاری سایت تعلیم برگزار شد و بعد از داوری تعدادی به مرحله ی پایانی مسابقه راه پیدا کردند.
در این مرحله ، خاطرات برگزیده به نمایش عموم در می آید و بازدیدکنندگان بعد از خواندن مطالب دوستان به آنها رای میدهند!
رای دادن به دوستان شرکت کننده به این صورت است که عدد مربوط به هر خاطره را که در زیر مطلب مربوط به نویسنده قید شده است را به شماره ای که در زیر معرفی شده است ارسال میشود. با هر پیامک 2 امتیاز به هر خاطره تعلق خواهد گرفت. و در پایان به نویسنده ای که بیشترین تعداد امتیاز را کسب کند جایزه ای از طرف سایت تعلیم و وبلاگ اینجا بندوست! اهدا خواهد شد.
+جایزه یک دستگاه چای ساز برقی است.
خاطرات برگزیده و عدد مربوط به آن :
سمیره دری روستای چاه مبارک شهرستان عسلویه - عدد 1
یار دبستانی (خانم عباسی ) - کنگان - بوشهر عدد 2
محمد حسین آزادی - استان کهگیلویه و بویراحمد- شهر یاسوج عدد 3
امیر بختیاری لقب - استان بوشهر - عدد 4
فریده دهقانی شهر نخل تقی استان بوشهر - عدد 5
علی هلالی - روستای خیارو شهرستان عسلویه - عدد 6
عدد مربوط به هر کدام از شرکت کنندگان بالا را به شماره 09364087155 ارسال کنید تا شانس برنده شدن شرکت کننده ی مورد نظر شما بیشتر و چای ساز برنده شود !
+ به قید قرعه به یک نفر از شرکت کنندگانی که برای انتخاب بهترین خاطره ، پیامک بفرستند یک عدد شارژ اهدا خواهد شد.
+ این رای گیری پیامکی به مدت یک هفته خواهد بود.
روز بازگشت پرستوها به باغ دلنشين علم و تربيت مبارك !
روز بازگشايي مدارس را به همه ي دانش آموزان تبريك ميگوييم.
مثل تاریکی های روز قبل
چند احساس غریب بودند روی خط
نفس عمیق..
پای مردمان این سرزمین چه شد؟!
کسی نیست ابرهای آسمان تیره را پاک کند؟!
جرقه بزند علفهای هرز آتش بگیرند ..
ما بخندیم !
از ته دل .. مثل بچه های دبستان؟!
از همه ی دوستانی که بین روزهای 11 تا 15 شهریور به ما سر زدند و شیرینی هم خوردند تشکر میکنم. دیدنشون مسرت بخش و خوشحال کننده بود.
بعضی ها زنگ زدن ، پیامک فرستادن ، کامنت گذاشتن ..
تشکر از همه.. خدا خوشبختی رو هوای اتاقتون کنه.
موضوعی چند روز است ذهنم را مشغول کرده است! به جد موضوعی مهم و قابل طرح است. جایی که حرفش را زد و از آن گفت. اقلا برای واضح شدن هرچه بیشتر قاب فعالیت های اینجا نوشتن از آن کم اهمیت نیست.
باز مینویسم برای کسانی که شاید یادشان
رفته اینجا شعله های فازهای پتروشیمی بوی طلا و ثروت کلان میدهد. همان بویی که بعضی ها به خاطرش هرکاری میکنند.. جز برای دیگران !
از قضا چند نفر آدم بی خبر از جای جای منطقه ی ما و بی خبر از اوضاع معیشتی مردم ، اقدام به ایجاد طرح های فوق برنامه! کرده اند!
نوار افتتاح آبنمای موزیکال عسلویه با هزینه ی 2 میلیارد ریال ! قیچی میشود. (میشود اسم افتتاح را برایش به کار برد یا خیر فعلا نمی دانیم) این فواره ی به اصطاح موزیکال هزیه ی نسبتا بالایی روی دست دولت گذاشت.. از این جهت که گردشگر خارجی به ندرت در مملکت پیدا میشود یا اگر آمده فقط به خاطر اجلاس سران بوده و بس!
86.6 بازدیدکنندگان دلیل تاخیر در تجهیز بیمارستان تامین اجتماعی را بی اعتنایی مسئولین میدانند
یک ماه و چند روز پیش وقتی تاخیر در تجهیز بیمارستان تامین اجتماعی عسلویه سوژه و خبرساز شده بود ، در وبلاگ اقدام به ایجاد نظر سنجی کردیم تا نظر و رای خوانندگان وبلاگ را که از طیف های گوناگون جامعه هستند را جویا شویم و عوامل تاخیر در تجهیز بیمارستان را از نگاه آنها ببینیم.
یک ماه و اندی روز از نظر سنجی میگذرد. اکنون مهلت نظرخواهی به پایان رسیده است.
اینک با نگاهی به آمار به رقم 86.6 درصد آراء میرسیم که عقیده دارند که بی اعتنایی مسئولین ، تکمیل این پروژه را به تاخیر انداخته است.
و 13.3 درصد دنبال کنندگان وبلاگ معتقدند عدم نظارت کافی دستگاههای مربوط باعث عدم توجه به این پروژه و تاخیر در تجهیز آن شده است.
غبار روی مانیتورهای همشهری ، و کوچه های شهرِ شلوغِ وب ، خالی از صدای داد و حرفهای ما انسان ها شده اند!
این پست معرفی وبلاگ های شهرستان عسلویه است. برخی از آنها فعال و برخی دیگر غیر فعالند.
امید است با دوباره گرفتنِ قلمهای نو ، پر رنگ تر و خواناتر از گذشته بنویسیم..
http://andishevarz.blogfa.com انجمن اندیشه ورزان برنا - شهرستان عسلویه
http://www.payamjavan.blogfa.com/ باشگاه ورزشی پیام روستای زبار - وب فعال ورزشی
http://ehsas-darya.blogfa.com/ وبلاگ آرزوهای آبی دختران جنوبی -
http://www.pana45.blogfa.com/ خبرگزاری سازمان دانش آموزی - پانا
http://bandoyam.blogfa.com/ بندوی من - تحلیل و گزارش های خبری - آداب و رسوم
http://daneshju-as.blogfa.com/ دانشجویان شهرستان عسلویه - وبلاگ دانشجویی
http://bshb2008.blogsky.com/ کتابخانه ی روستای بندو - اخبار کتابخانه
http://rrpco.blogfa.com/ شرکت رسا رایانه پارس - اخبار و تازه های تکنولوژی
http://moallemroostaijenob.blogfa.com/ معلم روستای جنوب -
http://boghz-e-folout.blogfa.com/ بغض فلوت - نوشته های شاعر و نویسنده ی عسلویه
http://shahinbesatin.blogfa.com/ شاهین بساتین - وبلاگ ورزشی باشگاه شاهین روستای بساتین
http://dzd89.blogfa.com/ وبلاگ خبری اخبار عسلویه
http://jevan-as.blogfa.com/ وبلاگ انجمن جوان عسلویه
http://www.nayband.blogfa.com/ بچه های نایبند
http://nooralislam.blogfa.com/ نور الاسلام
http://sadek-amiry.blogfa.com/ نوشته ها و تازه های سخت افزار - صادق امیری
http://sahmoo89.blogfa.com/ سیمای سهمو - سهمو شمالی
http://football-ch.blogfa.com/ فوتبال در چاه مبارک - وبلاگ ورزشی
http://4all-4all.blogfa.com/ زندگی موفق - احمد از روستای بستانو
http://maryam985.blogfa.com/ حرفهای دلتنگی - شعر و ادب (فارسی و عربی)
http://shaker70.blogfa.com/ عسلویه - وبلاگ شاکر صادق امیری
http://shahab59sh.blogfa.com/ شهاب شاهینی
http://news-as.blogfa.com/ عسلویه - وبلاگ خبری
http://kherreh.blogfa.com/ نگاهی به روستای خره
http://chamobarak.blogfa.com/ چاه مبارک امروز
http://shahain88.blogfa.com/ باشگاه شاهین عسلویه
http://alhazin.blogfa.com/ نخل تقی - عاشقانه
http://ismqrn.blogfa.com/ داستانهای واقعی -
http://www.soooma-67.blogfa.com/ دانستنی های من ..
http://daneshamooz-as.blogfa.com/ وبلاگ دانش آموزان عسلویه
http://www.alhaya.blogfa.com/ عشق و زندگی
http://loveme8.blogfa.com/ ایده های نارنجی
http://patoogh-me.blogfa.com/ پ ا ت و ق خ و د م
اگر وبلاگی هست که که بتونه تو لیست بالا جا بگیره ، در بخش نظرات برامون بنویسید.
صبح روز شنبه نمایشگاهی در سالن ورزشی شهید ابراهیمی عسلویه گشایش یافت که هدفش اطلاع رسانی کارهای انجام شده در یک سال گذشته ی این منطقه به مردم بود..
که..
صبح شنبه با حضور جمعی از مسئولین بخش ویژه (شهرستان) عسلویه و همچنین معتمدین و روئسای ادارات و سازمان منطقه ویژه نمایشگاهی را افتتاح کرده اند که به نحوی برای اطلاع رسانی به مردم است از کارهای انجام شده ی ادارات این منطقه!!
نمایشگاه در حد معمولی مایل به خوب بود با کمی اسراف در بنرهای ساخته شده برای برپایی آن که شاید بتوان گفت هزینه ی بی دلیل و بی زبانی را به دستگاه اجرایی این منطقه متحمل کرده و میکند.
غرفه هایی دیواره ی داخلی سالن ورزشی را پر کرده بودند. ادرات مختلفی در این نمایشگاه حضور داشتند. از آموزش و پرورش گرفته تا جهاد کشاورزی عسلویه و گمرک سازمان منطقه ویژه.
از همان روز اول ماه رمضان ، مردم روزه دار و کوچک و بزرگ و پیر و جوان منتظر فرا رسیدن عید هستند. بعد از آن سحری خوردنها ، بعد از تشنه سر کار رفتنها ، بعد از نماز شب خواندن ها ، بعد از 30 روز روزه داری و عبادت ملتزمانه اینک روز موعود روز جشن و جایزه فرا میرسد.
شب عید در حد توانایی همه لباس نو گرفته اند. مایحتاج فردایشان را دارند. یکی دشداشه (لباس بلند عربی) را اتو زده ، آویزان کرده روی جا لباسیش امشب را به امید عید فردا سر کند.
فرا رسیدن روز موعود ، یوم الجوائز ، عید مسلمانان مبارک.
عید فطر بر همه ی شما مبارک باد. کل عام و انتم بخیر
در دین ما آمده است قبل از عید فطر زکاتی به عنوان زکات فطر(فطره) بپردازیم. این زکات شامل پول ، گندم ، کشمش و چند محصول دیگر که از غروب روز قبل از عید فطر تقسیم می شود می شود !
این تصویر یکی از بچه های روستاست که ترازوی حصیری را برداشته و قبل از غروب شب عید، زکات را آماده میکند تا شب بین مردم روستا تقسیم کند.
تصویر بالا گذشته نه چندان دور مراسم عید در یکی از روستاهای عسلویه را بازگو میکند. سالهایی که خیلی ها خوشیش را زیاد به یاد دارند. صفایش هنوز لای دندان هایشان مانده است.عید در جنوب ایران و منطقه ی عسلویه (کنگان ، پارسیان و مناطق همجوار ) حال و هوای خاص و متفاوتی دارد. به ویژه در سفره چینی و پخت انواع غذاهای خوشمزه تا لباس نو و روحیه ی نو که جای شکر و حمد خداوند دارد.
ظروف چینی که به دقت چیده شده اند و سفره ای که هنوز یک بار مصرف نبوده و هریسه ای (حلیم) که چند ساعتی برای پختش زحمت کشیده شده است.
به همه ی هموطنان عزیز شمال غرب کشور تسلیت میگوییم. برای مجروحات زلزله شفای عاجل ، بازماندگان صبر و کشته شده ها ، علو درجات ، رحمت و مغفرت الهی آرزومندیم.
در تصاویر منتشره در خبرگزاری های دولتی آنچه معلوم بود بزرگی حادثه بود. آجرهایی که گویی با گاه و گل ساخته شده اند ! دیوار هایی که بی اجازه خوابیده اند. واقعیت با آنچه فکر میکردم فرق داشت. شمال غرب را مقاوم ، امن و خیلی پیشرفته تر از این می پنداشتم!
حال اگر دهها هزار نفر بم را ، خانه های کپری جنوب کرمان را ، جنوب خراسان را و ترکهای به جا مانده در خانه ی پیرزن مسجد سلیمان را روی هم بگذاری ، جای امنی باقی می ماند که آنچه که بشرِ امروزی به آن دست یافته است در آن پیدا شود؟
اوایل مرداد 87 وبلاگ را ساختم. کار نوشتن بسیار سخت بود. اوایل ، اخبار را منعکس میکردم.
سال 89 در جشنواره ی ملی جوان ایرانی در حالی که هدف از شرکت در جشنواره کسب مقام نبود ، توانستم مقام چهارم کشور را در رشته ی وبلاگ نویسی کسب کنم.
وبلاگ دریچه ای به سوی امید و ابتکار و خلاقیت بود و هست. گاهی تنها وسیله ی رساندن پیشنهادات و ایده های دست نخورده به جامعه است. تلویزیونی از همه رنگ برای مردمی است که در صحنه هستند و حرفی برای گفتن دارند.
در این مدت خبرها و مقالاتی منتشر شد که شاید به مذاق بعضی ها خوش نیامد. در مقابل ، شیرینی اتفاقات خوش زندگی جنوبی ها و مردم عسلویه و بندو روی دیگری از سکه ی این تارنما بود.
امروز سالروز تولد وبلاگ است. از اولین پست وبلاگ ، چهار سال میگذرد.
اینجا بندوست! تولدت مبارک.
همه روزه ده ها پیامک به میلون ها نفر میرسد. کسی منکر آن نیست که موبایل همراه ترین همراه انسان امروزیست ! از این رو تصمیم گرفتیم یک دوره آموزش زبان انگلیسی و اطلاعات عمومی شامل یک پیامک در روز و چند لغت در هر پیامک را در بخش زبان انگلیسی و در بخش اطلاعات عمومی هر روز یک پیامک به مشترکین این طرح ارسال کنیم.
به زودی این طرح که از طریق برنامه ی واتساپ به اجرا در خواهد آمد ، شروع خواهد شد و به مشترکین عزیز سایت این امکان را خواهد داد که روزانه یک یا دو پیام آموزشی شامل مطالب علمی و اطلاعات عمومی و یا آموزش زبان انگلیسی بهره مند شوند. در بخش اطلاعات عمومی روزانه یک پیام و در بخش زبان انگیسی روزانه یک پیام شامل پنج لغت دریافت خواهید کرد!
این طرح برای عموم آزاد و رایگان بوده و از طریق واتساب قابل استفاده است.
برای اشتراک در این طرح :
برای فعال سازی طرح زبان انگلیسی ، شماره 1
برای فعال سازی طرح اطلاعات عمومی و دانستنی ها ، عدد 2
را همراه با نام و نام خانوادگی یا یک نام مستعار به شماره ی 09387688699 ارسال کنید.
روابط عمومی وبسایت تعلیم
http://ta3lim.ir/
نیمه ی رمضان که می رسد همه ی بچه های روستا دسته دسته میشوند. هر چند نفر دوست و رفقا را جمع میکنند و بعد از نماز مغرب وقتی همه از مسجد بیرون آمدند ، به کوچه ها میریزند و جشن گرگیعان را شروع میکنند. آنها کیسه هایی در دست دارند که اغلبا از پارچه است. این کیسه ها اندازه ای حدود 60 سانت در 30 سانت دارند که شیرینی و آجیل را در خود جا میدهد. در این روز ، بچه های روستا ، تاریکی شب که میرسد خوشحال میشوند که در کوچه های روستا میچرخند و از هر خانه شیرینی میگیرند.
معولا یک یا دو روز قبل از گرنگشو (گرگیعان ) هر خانواده ای یک سری شیرینی و آجیل تهیه میکند تا برای شب گرنگشو به کوچولوها بدهد. از گذشته و تا همین چند سال پیش ، اغلب سوغاتی ها خانه های روستا ، گندم برشته ، خوردنی هایی از رطب درخت خرما ، نخود ، و یک سری شیرینی مخصوص که ساکنین ، از خارج می آوردند.
اما حالا پفک و بیسکویت و یخمک و .. جای آن سوغاتی های محبوب خانه ها را گرفته است.
بچه ها کیسه به دست تا بعد از نماز عشا در کوچه های روستا میچرخند و تا کیسه را پر کنند. (چند سال پیش هرکسی کیسه اش پر میشد روز بعدش سر زبان بچه ها می افتاد ! ). یک نکته ی دیگر اینکه بچه ها حق ندارند دوبار درِ هر خانه را بزنند و از آن شیرینی بگیرند.
خانه ها که تمام شدند ، بچه ها به خانه بر میگردند.
دیشب شب گرنگشو (گرگیعان) در روستا بود.
آقای نماینده ی قبلی وقتی بود یه سری قولهایی داد که خیلی طبیعی هر نماینده ی دیگه ای هم جاش بود این کارو میکرد. یکی از اون قولها که خیلی دیر رسانه ای شد ، قضیه ی برق شهرستان عسلویه و شهرستانهای تحت حمایت شخص نماینده بود. یکی از قول های ایشان در همین اواخر عمر نمایندگی شان قول یک تابستان بدون قطعی برق در شهرستانهای انتخابیه اش بود. لینک خبر در مهر
برق و آب و مسکن از جمله مستلزمات و ضروریات زندگی بشر هست که اگه بخوایم منت سرشون بزاریم و از اون طرف یه سری قوانین و دست انداز جلوشون بزاریم که مقداری پول ازشون جمع کنیم و با هر دم و بازدمی مالیات ازشون گرفت باید یه خورده بیشتر به وضع بی سرو سامان زندگیشون نگاه کرد !
بعد از سی و اندی سال انقلاب، مردم توقع بیش از حدی ندارن اگه این سه مورد رو ارزون و همیشه برای زندگی و خانه ی خودشون بخوان ! این در حالی است که دو نیروگاه تولید برق به فاصله ی 20 کیلومتری در همین عسلویه وجود داره. به عبارتی ما اگه نداشته باشیم کی داشته باشه ؟؟!!
حالا هر هفته چند بار به رسم یا به خاطر یه سری کارهای غیر قابل توجیه ! برق منطقه ی ما قصع میشود. فکر نمیکنم برای کشوری که برق را صادر میکند باید این چنین مشکلی جلوی پیشرفت نسل هایش را بگیرد. و مردم از زندگی روزمره بیفتند.
روستای بندو آخرین روستای استان بوشهر است به سمت هرمزگان ! و یکی از روستاهای پایتخت اقتصادی و انرژی ایران اسلامی ، و شهرستان گاز خیز ! عسلویه است. در روستا کمی بیشتر از 600 نفر انسان زندگی خودشان را می کنند! این 600 و اندی نفر در 100 و اندی خانه روزگار می گذرانند ! 
